Cultural services
Services aimed at satisfying cultural interests or needs. They do not represent cultural material goods in themselves but facilitate their production and distribution. For example, cultural services include licensing activities and other copyright-related services, audio-visual distribution activities, promotion of performing arts and cultural events, as well as cultural information services and the preservation of books, recordings and artefacts (in libraries, documentation centres, museums).
کالاها وخدمات فرهنگی وشیوه ارائه آن
کالاها و خدمات فرهنگی
تولیدات صنایع فرهنگی به دو گروه کالاها و خدمات فرهنگی تقسیم میشوند. کالاهای فرهنگی به کالاهای مصرفی گفته می شود که ناقل ایدهها و نمادها و یا شیوههای زندگی باشند.
این کالاها کاربرد آموزشی و یا سرگرمی دارند و به خلق هویت جمعی کمک کرده و محصول خلاقیت فردی یا جمعی اند و مشمول مالکیت معنوی میشوند و از طریق فرایندهای صنعتی و توزیع جهانی، به طور پیوسته تولید و بهبود و توسعه مییابند.
کتاب و فیلم و نشریه و محصولات مالتی مدیا و نرم افزار و موسیقی، ویدیو و مد و صنایع دستی نمونهای از آن است.
خدمات فرهنگی، خدماتی است که با هدف تأمین نیازها و یا علائق فرهنگی ارائه میشوند. و خود معرف کالاهای مادی نبوده و در کل شامل مجموعهای از اقدامات و تسهیلات حمایت گر فرهنگی میشوند که دولت و مؤسسات خصوصی و نیمه دولتی و یا شرکتها در اختیار جامعه قرار میدهند.
رویدادهای فرهنگی و برنامههای هنری و نیز خدمات اطلاعات فرهنگی و خدماتی مانند خبرگزاری، انتشارات، کتابخانهها و مراکز اسناد و موزهها از این نوعاند. این خدمات به طور مجانی و یا بر مبنای تجاری ارائه میشوند.
شناخت و بررسی وضعیت تجارت بینالملل و بازار جهانی کالاهای فرهنگی به مراتب آسان تر از تجارت خدمات فرهنگیاست. زیرا کالاها بیشتر جنبه ملموس داشته و به محض ورود به درون مرز کشور میتوان برای آن تعرفه و حقوق گمرکی تعیین کرد.
ولی خدمات فرهنگی در هر کشور و یا سازمانی به گونهای خاص ارائه میشوند و نمیتوان مبادله بینالمللی آنان را ثبت کرد و افزون برآن، نمیتوان برای همه آنان مقررات واحدی تعریف کرد. هرچند GATS۱۶ در سازمان تجارت جهانی (WTO) سعی کرده تا حدی این تنوع را بپوشاند و تجارت بینالمللی خدمات را تحت نظم درآورد.
در بیانی کلی، میتوان خدمات فرهنگی را شامل خدمات برنامهای ( اجرای برنامههای تئاتر و ارکسترهای موسیقی و سیرک و ...) و خدمات نشر و خدمات خبری و خدمات ارتباطی و خدمات معماری و خدمات رسانهای (دوبلاژ و توزیع فیلم و برنامههای رادیوئی-تلویزیونی و رسانههای خانگی) و تمام خدمات پشتیبان تولید کالاهای فرهنگی، مانند چاپ و کپیسازی و نمایش فیلم و خدمات کابلی و ماهوارهای و خدمات پخش رادیو-تلویزیونی و آرشیو دانست.
تاکنون هیچ تعریف واحد و نظام استانداردی برای توصیف خدمات مبادله شده فرهنگی وجود ندارد. از آن بدتر، رشد سرسام آور کالاها و خدمات مجازی و دیجیتال فرهنگی، مسئله را پیچیدهتر ساخته است.
برخی معتقدند کالاهای دیجیتالی که در بازارهای مجازی ارائه میشوند، کالا نبوده و باید خدمات فرهنگی تلقی شوند، و در توافقنامههای تجارت بینالملل، برای کالا و خدمات شرایط و مقررات متفاوتی تعریف شده است.
قوانین ناظر بر تجارت الکترونیک نیز، بر انتخاب روشهای فیزیکی و یا مجازی تجارت کالاها و یا خدمات فرهنگی تأثیر خواهد داشت.
تجارت جهانی کالاها و خدمات فرهنگی
جهانی شدن تجارت به همه کشورها فرصت می دهد تا محصولات فرهنگی خود را در بازارهای مجازی و فیزیکی جهانی ارائه دهند و از این طریق ضمن معرفی ویژگیهای متمایز فرهنگ خود به جهانیان، از طریق تجارت کالا و خدمات فرهنگی و حضور فعال و مؤثر در این بازارها، برای کشور خود قدرت و اعتبار اقتصادی-سیاسی و نفوذ فرهنگی کسب کنند.
البته همه کشورها، از جمله ایران، نتوانستهاند از این فرصتها به نحوی احسن بهرهمند شوند و در بازارهای جهانی فرهنگ، در حاشیه و در انزوا ماندهاند.
تجارت جهانی فرهنگ به معنای صادرات و واردات جهانی کالاها و خدمات فرهنگی و خلاق است. درباره آمار تجارت فرهنگی، میتوان به گزارش چند سازمان از جمله گزارشهای یونسکو استناد کرد.
در این گزارشها، از مدلی مفهومی استفاده شده که بر اساس محتوای فرهنگی کالاها و خدمات، کالاها و خدمات محوری (core) از کالاها و خدمات مربوط (related) متمایز شدهاند. این تمایز از تعاریف صنایع خلاق و صنایع فرهنگی اقتباس شده است.
کالاها و خدمات محوری شامل محصولاتی است که به طور متعارف و سنتی، همواره فرهنگی تلقی میشدهاند. در حالی که کالاها و خدمات مربوط، برتعریف وسیع تر صنایع خلاق، مبتنیاند.
یونسکو برای کالاهای فرهنگی دو جزء قائل میشود: عنصر ملموس و محتوای فرهنگی ناملموس. تعیین ارزش واقعی عنصر ملموس به مراتب آسانتر از محتوای ناملموس است. در تعیین ارزش اقتصادی کالاها و خدمات فرهنگی، توجه به هر دو عنصر الزامی است.
کالاهای محوری، به طور مستقیم با محتوای فرهنگی در ارتباط اند. و کالاهای مربوط کالاهائی هستند مرتبط با خدمات و تحهیزات و مواد پشتیبانی که برای خلق و تولید و تکثیر و توزیع کالاهای محوری به کار میروند. برای مثال، لوح فشردهای که روی آن موسیقی ضبط شده است و حق طبع مربوط به آن، کالای محوری تلقی می شود.
در حالی که لوح فشرده خالی و دستگاه پخش آن جزء کالاهای مربوط طبقهبندی شدهاند. خدمات فرهنگی نیز شامل خدماتی است که برای ارضای نیازها و علائق فرهنگی ارائه میشوند و خود معرف کالایی ندارند ولی تسهیلگر یا پشتیبان تولید و توزیع کالاهای فرهنگی هستند.
فهرست کامل و طبقه بندی کالاها و خدمات فرهنگی که در آخرین گزارش یونسکو، مورد استفاده قرار گرفته، به شرح زیر است:
کالاهای فرهنگی محوری:
· کالاهای میراث فرهنگی: کلکسیونها و آثار متعلق به کلکسیونرها و اثار عتیقه با قدمتی بیش از صد سال
· کتاب: کتاب و بروشور و جزوه چاپی و کتابهای کودکان
· نشریه و مجله
· سایر محصولات چاپی: مانند نقشه و طرح و نت موسیقی و کارت پستال و عکس
· رسانههای صوتی ضبط شده: صفحه گرامافون، انواع دیسک برای گیرندههای لیزری و یا صرفاً ضبط صدا، نوارهای مغناطیسی ضبط شده و سایر رسانههای ضبط شده صوتی
· هنرهای تجسمی: نقاشی و مجسمه، لیتوگرافها
· رسانههای صوتی-تصویری: بازیهای ویدیوئی که از تلویزیون استفاده میکنند، فیلمهای چاپ شده عکاسی و فیلمبرداری (به جز فیلمهای سینمایی)
خدمات فرهنگی محوری:
· خدمات صوتی –تصویری و خدمات مربوط
· خدمات حق طبع و حق امتیاز
کالاهای مربوط فرهنگی:
· تجهیزات و مواد و لوازم پشتیبان: ابزار موسیقی، دستگاههای پخش و ضبط صدا، تجهیزات و لوازم عکاسی و فیلمبرداری، گیرندههای رادیویی و تلویزیونی
· نقشههای معماری و مواد و لوازم طراحی و تبلیغات تجاری
خدمات مربوط فرهنگی:
· خدمات اطلاعاتی و خدمات خبرگزاری
· خدمات معماری و خدمات تبلیغات
· سایر خدمات شخصی و فرهنگی و تفریحی
همان گونه که مشاهده میشود با توجه به تعاریفی که از فرهنگ و قلمروهای آن بیان شد، این مدل کامل نیست و همه اقلام کالا و خدمات فرهنگی را نمیپوشاند.
برای مثال، بخش مهم کالاها و خدمات ورزشی و پارک های سرگرمی-آموزشی، صنایع دستی و امثال آن را در بر ندارد. بزرگترین ضعف این مدل آن است که کالاها و خدمات دیجیتال را نادیده گرفته است و اصولأ به تجارت الکترونیک و فرهنگ مجازی به دلیل کمبود آمار و داده نپرداخته است.
افزون بر آن، بخش مهمی از کالاهای فرهنگی به ویژه کالاهایی که ماهیت نرمافزاری و اطلاعاتی دارند، و به طور غیر قانونی مبادله میشوند و به ویژه در کشورهایی که حق طبع را نپذیرفتهاند، چون تجارت آنان در جائی ثبت نشده، در آمار یونسکو گنجانده نشدهاند.
در نتیجه، آمار به دست آمده واقعی نیست و حجم واقعی تجارت جهانی کالاها و خدمات فرهنگی به مراتب بیش از ارقام منتشر شدهاست. البته نباید فراموش کرد که ثبت و تحلیل وضعیت تجارت جهانی فرهنگ، چندان پرسابقه نیست و فرایند تدوین متدولوژی معتبر و تولید داده تازه آغاز شده است.
مجموعه کالاها وخدمات فرهنگی
1-مجموعه کالاها و خدماتیاست که به زبان مربوط است و در بازارهای فیزیکی و مجازی بینالملل مبادله میشوند.
در این مورد زبان انگلیسی از موقعیتی ممتاز برخوردار است. ولی در مورد زبان فارسی، با توجه به شمار زیاد ایرانیان خارج از کشور، آیا مجموعه کالاها و خدماتی که در کشورهای دیگر، برای آموزش زبان فارسی و حفظ و اشاعه آن ارائه میشود، نباید جزو صادرات فرهنگی ایران تلقی شوند؟
هر چند تحقیقی علمی در این باره انجام نشده ولی شواهد پراکنده نشان میدهد که نسلهای دوم و سوم مهاجران ایرانی در کشورهای امریکا و کانادا و اروپا، علاقه زیادی به یادگیری زبان فارسی دارند و والدین خود را مجبور میسازند به آنان فارسی بیاموزند.
این امر تقاضای مؤثری در بازارهای مجازی و فیزیکی برای کالاها و خدمات آموزش زبان فارسی ایجاد کردهاست. آمار کتابها و روزنامهها و نشریات فارسی زبانی که به صورت آنلاین و از طریق اینترنت در اختیار ایرانیان و فارسی زبانان خارج از کشور قرار میگیرند، در کجا محاسبه میشود؟
2- کالاها و خدماتی که ارزشها و معیارها و الگوها و شیوه زندگی انسان را شکل میدهند و در بازارهای بینالملل، معرف فرهنگ خاص آن کشورند.
بهترین مثال آن، رستورانها و فروشگاههاییاست که در خارج از کشور غذاها و کالاهای ایرانی عرضه میکنند و شمارشان در بسیاری از شهرهای بزرگ امریکا و کانادا و اروپا بسیار زیاد است و بیش از هر فعالیت فرهنگی دیگری، فرهنگ ایرانی را صادر میکنند و آن را در خارج از کشور اشاعه میدهند.
این کالاها و خدمات، بار فرهنگی بالایی دارند. امریکا در دهه ۱۹۶۰، استراتژی فرهنگی خود را بر مبنای صدور کوکاکولا و شلوار جین و همبرگر و کالاهایی از این دست، به دورترین نقاط جهان تنظیم کرد.
3- کالاها و خدماتی است که کیفیت وجود انسان را شکل میدهند. آن هم انسانی که در میانه بحرانهای جهان معاصر، سرگشته و معلق، در پی دستاویزیاست که وجودش را تعریف کند و در جهان ناامن شده، امنیت خاطری بیابد و برای مسائل نوظهورش راه حلی پیدا کند.
این کالاها و خدمات –در حوزه هنر و ادبیات و فلسفه- در واقع معرفتی را عرضه میکنند که ارزشی وصف ناپذیر دارند. زیرا، پادزهری هستند دربرابر زهری که بازار پر رونق سرگرمی -رسانههای تصویری و بازیهای ویدیوئی -، با استفاده از روشهایی بسیار مؤثر وکارآمد، مدام به جان انسان معاصر میریزند و ژرفای وجود او را مسموم میسازند.
سایر محدودیتهای متدولوژی
شناخت محدودیتهای متدولوژی امری است ضروری. زیرا، با توجه به چنین محدودیتهایی است که میزان اعتبار آمار و دادههای موجود را میتوان برآورد کرد.
محدودیتهای متدولوژی سنجش تجارت جهانی فرهنگ از دو دستهاند. دسته اول به کیفیت مدل مفهومی کالاها و خدمات فرهنگی برمیگردند، که بدان اشاره شد. و دسته دوم به روشهای جمعآوری داده و تعیین ارزش واقعی اقتصادی کالاها و خدمات مربوط میشوند که در این بخش معرفی میشوند.
به طور کلی، آمار کالاها و خدمات فرهنگی در هیچ یک از نظامهای طبقهبندی بینالمللی، به صورت جداگانه منعکس نشده و تحت عناوینی مانند «سایر» و یا «اقلام اضافی» و به صورت پراکنده آمدهاست.
در نتیجه، برای این کار باید نظام طبقهبندی خاصی تدوین شود که برخی سازمانها از جمله یونسکو در این راه گام برداشتهاند.
در گزارش یونسکو، برای سنجش ارزش واقعی کالاها از دادههای گمرک که در پایگاه داده سازمان ملل موجود است و برای سنجش ارزش واقعی خدمات، از آمار تراز پرداختهای مبادلات صندوق بینالمللی پول (IMF)، که طبق سیستم طبقهبندی (EBOPS) تهیه شده، استفاده شده است.
سیستم اخیر، که در سال ۲۰۰۲ به اجرا درآمد، فعالیتهای فرهنگی بیشتری را نسبت به سیستم قبلی (BPM5) در بر میگیرد.
طبیعی است که دادههای گمرک نقص بسیار دارند. زیرا، بر حسب طبقهبندی نظام هماهنگ، این کالاها با توجه به مشخصات فیزیکی ظاهری و نه ارزش و محتوای فرهنگی، طبقه بندی میشوند.
افزون بر آن، همه کالاهای وارده و صادره را در بر ندارد و منشأ ملی کالا، یعنی کشوری که آن کالا در آن تولید شده، اغلب به طور واقعی ثبت نمیشود. برای مثال، کتابی که در ایران تولید شده ولی از طریق هند وارد کشور ترکیه میشود، در گمرک ترکیه به نام صادرات هند ثبت میشود، نه ایران.
و از همه مهمتر، آن بخش از کالاهابی را که غیر قانونی وارد میشوند، نمیپوشاند. افزون بر آن، ارزش واقعی بازار کالای فرهنگی از این طریق قابل شناخت نیست. برای مثال، نسخهای اصلی از یک فیلم سینمائی همراه با حق طبع آن به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار در اختیار کشوری قرار میگیرد.
در صورت موفقیت آن فیلم، در داخل آن کشور میلیونها دلار از طریق نمایش و تکثیر و امثال آن درآمد حاصل میشود. در بهترین شرایط، اطلاعاتی که درباره ارزش واردات آن فیلم، در اختیار محققان قرار میگیرد، همان صد هزار دلار است که در اسناد گمرک ثبت شدهاست.
در نتیجه، آمارهای موجود صادرات/واردات، میتوانند ارزش واقعی را به میزانی بسیار پائینتر از واقعی نشان دهند.
در ضمن، آن بخش از مبادلاتی را که بین شعب شرکتهای بزرگ جریان دارد و سهم بالایی از تجارت جهانی صنایع فرهنگی و خلاق را به خود اختصاص داده، نمیپوشاند.
از آن مهمتر، به رغم وجود روشهای آماری برای سنجش مبادلات الکترونیک، آمار گمرک و آمار تراز پرداختها، هیچ کدام آمار تجارت الکترونیک را حتی برای کشورهای پیشرفته و دارای حجم بالای تجارت الکترونیک، در بر ندارند.
درباره آمار خدمات نیز درباره همه کشورها دادههای تراز پرداختهای مبادلات بینالمللی و بین مرزی، موجود نیست.
مشکل اصلی از ماهیت کالاهای فرهنگی نشأت میگیرد که هنوز برای آنان تعریف واحدی وجود ندارد و از آن مهمتر، از قابلیت تکثیر نامحدود برخوردارند که ارزش واقعی آنان را پس از مبادله تغییر میدهد.
به هر حال، با توجه به چنین محدودیتهاییاست که آمار منتشر شده را میتوان تفسیر کرد. برای تولید داده و آمار معتبر که بنیان سیاست فرهنگی را تشکیل میدهد، راهکار اندیشید.
در مقاله حاضر از گزارشهای سازمانهای معتبر بینالمللی از جمله یونسکو به ویژه دو گزارش دوره ۱۹۸۰-۱۹۹۸ و دوره ۱۹۹۴-۲۰۰۳ این سازمان استفاده شدهاست. همه این گزارشها، از محدودیتهای مذکور رنج میبرند.
تصویر آماری تجارت جهانی فرهنگ
همان گونه که گفته شد تجارت جهانی شامل واردات و صادرات کالاها و خدمات فرهنگی در سطح جهان است. آنکتاد در گزارش ۲۰۰۵ خود،ارزش بازار جهانی صنایع دارای محتوای بالای فرهنگی و خلاق را، ۱.۳ تریلیون دلار برآورد کرده است.
از سال ۲۰۰۰ به این سو، این صنعت سالانه ۷ درصد رشد داشته است. صنایع فرهنگی و خلاق در سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) که بیش از ۳۰ کشورهای پیشرفته جهان در آن عضویت دارند، از جایگاه کلیدی برخوردار شده و سالانه بین ۵ تا ۲۰ درصد رشد داشته است (آنکتاد، ۲۰۰۵).
بانک جهانی در گزارش ۲۰۰۳ خود سهم این صنایع را از تولید ناخالص داخلی جهان، ۷ درصد اعلام و پیشبینی کرده که تا سال ۲۰۰۸، این رقم به ۱.۷ تریلیون دلار برسد.
مؤسسه پرایس واترهاوس کوپرز، با پیشبینی رشد مستمر این بخش،حجم مخارج جهانی سرگرمی و رسانهها را برای سال ۲۰۱۰ بالغ بر ۱.۸ تریلیون دلار پیشبینی کردهاست.
این مؤسسه، مجاری دیجیتالی توزیع و کاهش زیانهای ناشی از چاپ و تکثیر غیرقانونی و البته رشد و شکوفایی بازارهای آسیا را از عوامل مؤثر این رشد میداند.
در این بررسی، این بخش از صنایع، شامل فیلمهای سرگرمی، شبکههای تلویزیونی، پخش تلویزیونی، موسیقی ضبط شده، تبلیغات رادیویی و تبلیغات خارج از خانه (روی بدنه اتوبوسها و تابلوهای شهری و امثال آن) و تبلیغات اینترنتی و سایر انواع تبلیغات، بازیهای ویدیوئی، اطلاعات تجاری، نشر روزنامه و مجله و کتاب، پارکهای تخصصی و سرگرمی، بازیهای کازینوئی و سایر بازیهای تحت نظارت دولت و ورزش تشکیل شدهاست۲۰.
بار دیگر تأکید میشود که به دلیل استفاده از تعاریف و پایههای آماری متفاوت، ارقام گزارشهای سازمانهای گوناگون، پدیده واحدی را توصیف نمیکنند و به همین دلیل قابل مقایسه نیستند.
ولی همه این گزارشها اتفاق نظر دارند که تجارت فرهنگی از ارکان مهم تجارت جهانی به شمار میآید و اهمیت نقش آن در آینده افزایش خواهد یافت.
حجم تجارت جهانی کالاهای فرهنگی طی دو دهه گذشته ۵ برابر شده است. ولی سهم آن در کل تجارت جهانی بسیار ناچیز و ثابت مانده است.
در سال ۱۹۸۰، این سهم ۲.۵ درصد بوده که در ۱۹۹۰ به ۳.۸ درصد افزایش یافته است.
جمعآوری و تحلیل دادههای ۱۲۰ کشور توسط یونسکو، نشان میدهد که بین سالهای ۱۹۹۴ و ۲۰۰۲، تجارت بینالمللی کالاهای فرهنگی از ۳۸ میلیارد دلار به ۶۰ میلیارد دلار افزایش یافت و صنایع خلاق و صنایع فرهنگی، بیش از ۷ درصد تولید ناخالص داخلی جهان را تشکیل میدهند.
بازار این صنایع در اختیار معدودی از کشورهای دارای درآمد سرانه بالاست. سهم کشورهای در حال توسعه از صادرات کالاهای فرهنگی هر چند افزایش یافته ولی کمتر از ۱ درصد بوده است.
در سال ۲۰۰۲، اتحادیه اروپا با ۱۵ کشور عضو، ۵۱.۸ درصد صادرات و ۴۰.۶ درصد از واردات جهانی کالاهای فرهنگی را به خود اختصاص داده است. این سهم در ۱۹۹۴، برای صادرات، ۵۴.۳ درصد و برای واردات، ۴۳.۱ درصد بوده است.
آسیا، باسهمی معادل ۲۰.۶ درصد، دومین مقام را در میان مناطق صادرکننده جهان داشته است. آمریکای شمالی با کاهش سهمش در صادرات نسبت به سال ۱۹۹۴، در مقام سوم قرار دارد.
سهم واردات آمریکا در سال ۲۰۰۲ نسبت به گذشته افزایش یافته است. (۳۰.۱ درصد در سال ۲۰۰۲، در مقایسه با ۲۶.۷ درصد در سال ۱۹۹۴)آمریکا بزرگترین وارد کننده کالاهای فرهنگی به شمار میرود.
در سال ۱۹۹۰، ۵۳ درصد از صادرات کالاهای فرهنگی در اختیار ۴ کشور ژاپن و امریکا و انگلستان و آلمان و ۴۷ درصد واردات در اختیار کشورهای امریکا و آلمان و انگلستان و فرانسه بود.
در دهه ۱۹۹۰ این تمرکز کاهش یافت و چین به عنوان بازیگر بزرگ و جدیدِ تجارت فرهنگی وارد صحنه شد و به رهبری ژاپن در بازار فرهنگ پایان داد. چین در سال ۲۰۰۲ سومین صادرکننده بزرگ و انگلستان اولین و امریکا دومین کشور بوده اند.
ارزش تجارت کالاهای فرهنگی در کشورهای توسعه یافته بین سال های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۷ سه برابر شده و به ۱۲۳ میلیارد دلار رسیده است.
در همین دوره، در کشورهای در حال توسعه، ارزش تجارت جهانی کالاهای فرهنگی رشد بیشتری داشته و به ده برابر رسیده است. (از ۵.۵ میلیارد به ۵۷ میلیارد دلار).
در سال ۱۹۹۸ در کشورهای درحال توسعه، ارزش صادرات بر ارزش واردات در حالی پیشی گرفت که در کشورهای پیشرفته عکس آن اتفاق افتاد. البته این رشد به طور مساوی در همه کشورهای این گروه اتفاق نیفتاده، بلکه تنها در چند کشور رخ داده است.
در این سال، بیشترین مازاد تجاری، متعلق به کشورهای ژاپن (۱۴.۵ میلیارد دلار)، چین (۱۳.۳ میلیارد) دلار)، مالزی (۵.۷ میلیارد دلار)، مکزیک (۵ میلیارد دلار)، ایرلند (۲.۷ میلیارد دلار) و کره جنوبی (۲.۶ میلیارد دلار ) بوده است.
بزرگترین بازارهای مصرف کالاهای فرهنگی، امریکا، هنگ کنگ، کانادا و استرالیا به شمار میآیند. اغلب کشورهای اتحادیه اروپا به جز ایرلند و تا حدی بلژیک و هلند، در این دوره، کسری تجاری داشتهاند.
ساختار تجارت نیز متحول شده است. از ۱۹۸۰ به این سو، کالاهای موسیقیائی (دستگاههای پخش و ضبط و ابزار موسیقی) با سهمی معادل ۲۵ درصد از صادرات و واردات، بر بازار مسلط بودهاند. ولی به تدریج سهم کالاهای ورزشی و بازی ها افزایش یافت و سهم کالاهای سینمایی و عکاسی و هنرهای تجسمی نیز رو به کاهش گذاشت.
با رواج کتابهای الکترونیک و اشاعه سایر رسانهها، تولید و تجارت کتاب نیز کاهش یافته است.
طبق گزارش ۱۶ دسامبر ۲۰۰۵ یونسکو، در سال ۲۰۰۲، سه کشور انگلستان (با ۸.۵ میلیارد دلار) و امریکا (با ۷.۶ میلیارد دلار) و چین (با ۵.۲ میلیارد دلار) به تنهایی ۴۰ درصد از سهم بازار جهانی محصولاتی چون کتاب و CD و بازی های ویدیوئی و مجسمه را در اختیار داشتند.
در حالی که سهم مجموعه کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا، از این بازار تنها ۴ درصد بوده است. در همین سال، بر اساس دادههای گمرک، امریکا با حجم واردات ۱۵.۳ میلیارد دلاری، بزرگترین واردکننده کالاهای فرهنگی بود. پس از آن به ترتیب انگلستان (۷.۸ میلیارد) و آلمان (۱.۴ میلیارد) قرار دارند.
درباره تجارت خدمات، آمار همه کشورها موجود نیست. از آن بدتر، داده های مربوط به تجارت الکترونیک کالاها و خدمات فرهنگی نیز در دسترس نیست. درباره خدمات، آمار موجود نشان می دهد در خدمات سمعی و بصری، امریکا با ۶.۷ میلیارد دلار، بزرگترین صادرکننده بوده است.
انگلستان، در مقام دوم قرار دارد (۱.۵ میلیارد دلار). هند، با تولید سالانه ۷۰۰ فیلم، بزرگترین تولیدکننده فیلم سینمایی است. این رقم برای امریکا، ۴۰۰ فیلم در سال است. در سال ۲۰۰۳، هند ۸۷۷ فیلم و امریکا ۵۹۳ فیلم تولید کردهاست.
صنعت سینمای هند به آن درجه از رقابت پذیری جهانی رسیده که در سال ۲۰۰۴، از محل صادرات فیلم، درآمدی معادل ۲۲۰ میلیون دلار کسب کرده است. افزون برآن، فروش حق تکثیر و حقوق مالکیت معنوی اینترنتی، فروش کالاهای مربوط، اجاره CD و DVD و فروش حقوق مربوط به موسیقی فیلم در خارج از کشور نیز برای سینمای هند، منبع درآمد بزرگی است.
در حال حاضر، ارزش صنایع خلاق و صنایع فرهنگی هند، ۴.۳ بیلیون دلار برآورد شده است و نرخ رشد آن، ۳۰ درصد است و پیشبینی میشود که نرخ رشد صادرات آن در سالهای آینده به ۵۰ درصد برسد.
سینمای هند، افزون بر امریکا و انگلستان و خاورمیانه، ژاپن و چین را به عنوان بازار هدف برگزیده است.
درباره اهمیت اقتصادی بازار جهانی و پررونق سرگرمی و رسانهها، مؤسسه پرایس واترهاوس کوپرز، برای سال ۲۰۰۳ ارزش این بازار را ۱۲۲۸ میلیارد دلار برآورد کرده که شامل ۶ بخش صنعتی است: شبکه های تولید و پخش تلویزیونی و پخش کابلی، شبکههای توزیع( ایستگاه، و کابل و ماهواره)، فیلم های سرگرمی و نوارها و CDهای موسیقی، بازیهای ویدیوئی، رادیو، کتاب، روزنامه و مجله، تبلیغات، معماری، پارکهای سرگرمی و ورزش.
در این بازار، بالاترین سهم به ترتیب متعلق به مناطق آمریکای شمالی (امریکا،۵۲۳ میلیارد دلار و کانادا، ۲۳ میلیارد دلار) در مقام اول، اروپا وخاورمیانه و آفریقا به اتفاق، ۴۵۰ میلیارد دلار، در مقام دوم، آسیا با ۲۲۹ میلیارد دلار در مقام سوم و آمریکای لاتین با ۳۲ میلیارد دلار در مقام چهارم قرار دارند.۲۲
بازار مجازی فرهنگ
بازار مجازی فرهنگ بازاری است در فضای سایبر –اینترنت- که در آن کالاها و خدمات فرهنگی مبادله میشوند. این بازار با نرخ بیسابقهای در حال رشد است و به نظر می رسد که در آینده ای نزدیک بیشترین سهم مبادلات بینالمللی را به خود اختصاص دهد.
ویژگی مهم این بازار آن است که کالاها و خدمات خارج از قلمرو نفوذ قوانین و مقررات مالیاتی و گمرکی کشورها، در درون مرزها و بین مرزها، میان افراد و سازمان ها و جوامع مبادله می شوند.
ویژگی دیگر آن، پیدایش نسل جدیدی از کارآفرینان فرهنگی است که جوان و اغلب بسیار جوان بوده و با سرمایه پائین و یا حتی بدون سرمایه، با استفاده از ترکیب روحیه خلاق و استعداد کارآفرینی خویش با قابلیتهای شگفتانگیز فضای سایبر، کسب و کارهای نوظهور فرهنگی به راه انداخته و در زمانی کوتاه ارزش بازار آن را به میلیارد دلار رسانده اند.
نمونهای از این کارآفرینان، موسسان آمازون دات کام، Utube و ebay و ویکی پدیا و موتورهای جستجوی Yahoo و گوگل و از همه مهمتر بنیانگذاران جوان شهر مجازی «زندگی دوم» (Second life) هستند.
هر یک از اینان در فضای سایبر نقشی فرهنگ ساز ایفا کرده اند که تحلیل و ارزیابی آن موضوع مقاله ای جداگانه است.
در بازار مجازی فرهنگ، ضمن آن که حجم بالائی از کالاها و خدمات متعارف عرض می شود، به طور مستمر خدمات و کالاهای جدید و نوظهوری تولید و ارائه می گردد خود عامل مهم رشد این بازار است.
از جمله می توان به کالاها و خدمات یادگیری و آموزش الکترونیک، و بازار مجازی سرگرمی-آموزش اشاره کرد که به سرعت درحال رشد بوده و بخش مهم از تجارت الکترونیک فرهنگ را تشکیل میدهد.
ایران و تجارت جهانی فرهنگی
در گزارش ۱۹۹۴-۲۰۰۲ یونسکو ایران جزو کشورهای جنوب مرکزی آسیا و دارای درآمد سرانه متوسط به پائین – بین ۷۳۶ تا ۲۹۳۵ دلار- طبقهبندی شدهاست.
آمار مربوط به تجارت جهانی فرهنگی ایران، برای دوره ۱۹۹۲- ۲۰۰۲ کامل نیست. تنها برای سال ۲۰۰۲، در گروه کالاهای فرهنگی محوری، آماری برای صادرات و واردات ایران نقل شده است.
از جمله، کل ارزش صادرات ایران در این سال، ۳.۱ میلیون دلار برآورد شده که یک میلیون دلار آن متعلق به کتاب و ۱.۵ میلیون دلار متعلق به سایر کالا های چاپی به جز روزنامه و نشریه است. صادرات رسانه های ضبط شده ایران، ۷۶ هزار دلار و هنرهای تصویری ۵۳۵ هزار دلار بوده است.
در جدول مربوط به کالاهای محوری، آماری برای صادرات کالاهای میراث فرهنگی و نشریه و روزنامه ایران نقل نشده است. در همین سال، صادرات کالاهای فرهنگی محوری ترکیه، ۴۹.۵ میلیون دلار و مصر، ۱۰.۸ میلیون دلار بوده است.
در سال ۲۰۰۲، ارزش واردات کالاهای فرهنگی محوری ایران، به ۲۸.۵ میلیون دلار می رسد.
بالاترین رقم مربوط به واردات کتاب با ۲۰.۴ میلیون دلار و بعد از آن رسانههای ضبط شده با ۷ میلیون دلار بودهاست.به نظر می رسد، ایران در تولید دادههای تجارت فرهنگی به شیوهای فعال عمل نمیکند. از سوی دیگر، همین آمار محدود نیز حاکی از کسری موازنه تجاری ایران در زمینه فرهنگ است.با توجه به تقاضای مؤثر برای کالاهای فرهنگی ایران در جهان، دست کم در میان ایرانیان خارج از کشور، این عملکرد بسیار نامطلوب است.
نتیجه گیری
نظر به اینکه فعالیتهایی که به بخش فرهنگ اطلاق میشود بسیار گسترده و متنوع است و طیف وسیعی از نمایش، خواندن کتاب، هنرهای تجسمی، میراث فرهنگی و....را شامل میشود. لذا بررسی وضعیت فعالیتهای کالاهای فرهنگی و آگاهی از عوامل تأثیرگذار در واردات و صادرات آنها در جهت تبیین و تحلیل مسائل اقتصادی بخش فرهنگ و در نهایت ارائه خط مشیهای مناسب در جهت بهبود مدیریت فرهنگی، فعالیتهای فرهنگی اقتصادی ضروری مینماید.
منابع
hamshahrionline.ir/details/60498
ssgj.iranjournals.ir/?_action=articleInfo&article=635
ssgj.iranjournals.ir/?_action=showPDF&article=635&_ob
ipips.ir/includes/banner.aspx?id=4445
mh.farhangoelm.ir/Articles/مهندسي-/1360.aspx
culture.blogfa.com/post-29.aspx
www.csr.ir/Pdf/Issues297/25%20ok.pdf
www.baghiat.ir
www.shahrvand.ir/about-us/view
www.aftabir.com/articles